رئوس ثمانیه علوم چیست؟
تعریف رئوس ثمانیه
رئوس ثمانیه یا اصول هشتگانه چیزی است که قدما و علمای قدیم، بطور معمول در آغاز هر علمی از آن بحث میکردند و معتقد بودند برای ورود به هر علمی نیاز است این موارد مطرح شود تا تدریس یا آموزش آن برای معلم و دانش آموزش راحت باشد. در این مقاله سعی داریم یک مقدار تخصصی تر به رئوس ثمانیه بپردازیم و مطالب مفیدی را این زمینه به علاقه مندان عرضه کنیم.
رئوس ثمانیه کدامند؟
در کدام بودن این رئوس اختلافات جزئی است؛ ما معیار را برای بررسی، عبارت مرحوم مجتهد در کتاب رهبرخرد قرار میدهیم.
-
غرض علم:
غرض یا غایت علم در اصل هدف علم تدوین شده می باشد. مراد در اینجا انگیزه و غرض تدوین کننده علم نیست، بلکه با چشم پوشی از انگیزه های مُدوِّن، غایت و انگیزه علم نوشته شده مدنظر است. برای توضیح بیشتر به این مثال توجه فرمایید:
علم نحو غایت و غرضش حفظ اللسان عن الخطا فی المقال ( حفظ زبان از خطا در گفتار) است. حال شاید انگیزه مدون اول این بوده باشد که علمی بنویسد که مردم شهر یا روستایشان قرآن را درست بخوانند. پس بصورت فنی بخواهیم بگوییم؛ هر بار که صحبت از غرض علم، غایت علم شد مراد غرض مدوِّن نیست بلکه غایت مدوَّن که همان علم است.
خب غرض علم یا مدوِّن (تدوین شده) چیست؟
علم خود اقتضا مى كند كه برخى از آثار و ثمرات و فواید داشته باشد که آن فواید میتواند مقصود آموزنده آن باشد.
مرحوم تفتازانی در تهذیب می گویند: «الاول الغرض لئلا یکون النظر فیه عبثا» در اینکه چرا قدما غرض را اول میگفتند میفرمایند که تا اینکه نظر و مطالعه آن علم عبث و لغو نباشد.
-
تعریف علم
تعریف هر چیزی یا به ذاتیات(تعریف حدی) آن است یا به عوارض(تعریف رسمی). تعریف علم هم از این قانون مستثنی نیست.
تعریف علم هم به عوارض و آثار انجام میشود، هم به موضوع. برای نمونه سه مورد را بررسی میکنیم:
تعریف علم نحو : علم به اصول و قواعدی است که با آنها حالت و حرکت حرف آخر هر کلمه در جمله و نیز کیفیت ترکیب کلمات با هم در یک جمله، معلوم میشود. مرحوم مدرس افغانی
تعریف علم منطق: آلة قانونیة تعصم مراعاتها الذهن عن الخطأ فی الفکر مرحوم مظفر المنطق
همانطور که میبینید هر دو تعریف، تعریف به آثار و عوارض است.
گاهی اوقات تعریف به موضوع است
تعریف فلسفه: فلسفه عبارت از علم و شناخت موجود از آن جهت که موجود است نه از آن جهت که تعیّن خاصی دارد.
میتوان گفت تعریف علم با موضوع یا منفعت یا حتی غرض معنا میشود.
در کتاب رهبرخرد تعریف علم را جز رئوس ثمانیه آورده اما در کتاب التهذیب تفتازانی تعریف را جز رئوس ثمانیه نیاورده و این شاید بخاطر این است مرحوم تفتازانی استقلالی برای تعریف قائل نباشد که جای بحث دارد.
-
موضوع علم
موضوع علم آن چیزی است که علم حول محور آن صحبت میکند. مثلا موضوع علم نحو کلمه و کلام است، علم نحو درباره کلمه و کلام از صحبت میکند.
در تعریف موضوع علم میگویند موضوع العلم ما یبحث فی العلم عن عوارضه الذاتیه.
موضوع را اکثر قدما ملاک تمایز علوم میدانستند. اگر مبنا رو روی این بگذاریم وجود موضوع و شناسایی آن جز ضروری ترین مباحث رئوس ثمانیه خواهد بود.
البته نظرات مختلفی درباب تمایز علوم و ملاک تفیکیک علوم هست که بعد ها بصورت مفصل درباره آن خواهیم نوشت.
-
منفعت علم
برای اینکه فرق غرض با فایده را بدانیم میشود گفت فایده آثار و فوایدی هست که دانش آموز و طالب آن علم بعد از فراگیری به آن ها دست پیدا میکند. غرض هم میشود تصور همه یا برخی از آن آثار.
لذا منفعت علم عبارت است از نفعى كه از شناخت مسائل و اموری است که به واسطه مطالعه آن كتاب به دست مى آيد
تفتازانی در تهذیت علت ذكر منفعت را گفته اند که براى اين است كه موجب نشاط و اشتياق در طالب آن شود تا سختيهايى را كه در راه فراگيرى آن علم وجود دارد، تحمل كند.
جای بحث است که آیا ذکر غرض و منفعت بصورت جداگانه درست است یا خیر. هم مرحوم تفتازانی در تهذیب هم در کتاب رهبرخرد، این دو به تفکیک آمده اند. ملا عبدالله یزدی در حاشیه خود به کتاب تهذیب، میگوید اگر این دو مغایر هم بودند میشود جدا آورد، اما در علم منطق این دو یکی هستند و آن عصمت ذهن است از خطا در تفکر.
البته ایشان مراد از غرض را غرض مدون نخست میدادنند و اینطوری تعبیر میکنند «سببا حاملا علی التدوین المدون الاول لهذا العلم» که فهمیدیم این تعبیر مناسب نیست. لذا بنظر ما غرض علم با منفعت علم میتواند یکی باشد و ذکر یکی از آنها کافی است. هرچند غرض مدون اول را میتوان در تاریخچه علم آورد که چه شد نفر اول رو به نگارش این علم کرد.
-
عنوان یا فهرست ابواب کتاب
فهرست ابواب و تقسیم بندی علم يا كتاب که منظور از اين اصل بيان ابواب و فصول كتاب يا علم و ترتیب آنهاست. تقسيم ابواب كتاب به منزله فهرست مطالب، در غالب كتابها براى سهولت استفاده از آن در آغاز كتاب آورده مى شود. ذكر قسمت هم در آغاز براى آن است كه جوينده آن علم در هر جزء از علم يا كتاب، آنچه را متعلق به آن جزء و شايسته آن است، طلب كند.
غالبا ملاک تبویب علوم یا همان تقسیم ابحاث علوم، ناظر به ملاک تمایز علوم است که بحث های مفصلی دارد که از حوصله این مختصر فراتر است و در جایگاه خود بعدا مورد بحث قرار خواهد گرفت.
-
نام مولف
معرفى مؤلف علم و مدون اول آن عل. اين اصل به معناى معرفى مدون و مؤسس علم يا نويسنده كتاب است و علت ذکر آن در رئوس ثمانیه را تفتازانی اینگونه بیان میکند:
«لیسکن قلب المتعلم» تا موجب آرامش خاطر متعلمین و دانش آموزان شود
-
بیان مرتبه علم
در این قسمت یعنی مرتبه علم، جايگاه علم موردنظر در قياس با ديگر علوم به اعتبار عموم و خصوص موضوع آن علوم، توقف يا عدم توقف آن بر علوم ديگر و اهميت و شرف آن، تا وجوب يا مناسب بودن تقدم يا تأخر تحصيل آن در قياس با علوم ديگر روشن شود. به عبارت دیگر در این قسمت علما بیان میکردند که قبل از این علم، ضروری یا بهتر است علم دیگری را یادبگیرید و سپس به این آموزش این علم مراجعه کنید.
-
انحاء تعلیمیه
منظور از آن روشها و شيوه هاى استدلال و نحوه فراگيرى آن علم است. آیا آن علم جز علوم نقلی است که تواتر و تکرر روایت مورد استدلال آنها باشد یا اینکه آن علم جز علوم عقلی و نظری است که برهان پذیر است و تنها راه رسیدن به مسائل آن برهان باشد یا اینکه جز علوم تجربی است و مشاهدات و استقرائات در آن کارگر باشد یا اینکه علم از انواع علوم اعتباری است که استدلال پذیر نخواهد بود و شیوه خاصی برای استدلالات آنهاست.
این قسمت کمک میکند که ما بتوانیم نحوه آموزش و استدلال در علم را به خوبی تشخیص دهیم
در کنار این 8 راس و اصول برخی موارد دیگری را ذکر کردند:
- سمۀ: ذكر عنوان علم يا كتاب، يا وجه تسميه و معناى عنوان علم يا كتاب است، به گونه اى كه متعلم و خواننده را بر مقاصد و اغراض تفصيلى آن علم يا كتاب اجمالا آگاه كند.
- «انه من ای علم هو»: که جنس مسائل علم را مطرح میکند که جز علوم عقلیه هستند یا علوم نقلی یا اعتباری.
آیا ذکر رئوس ثمانیه اول هر علمی واجب است؟
جوابی که میشود داد این است که برخی موارد آن واجب است و برخی موارد آن خیر. متاخرین هم با توجه به این نکات، به سه اصل از این اصول اکتفا کرده اند و آن سه اصل تعریف، موضوع و غایت است.
این اکتفا به سه اصل از هشت اصل را مرحوم مجتهد در رهبرخرد صرفا بخاطر اختصار بیان کرده است و فرمودند: «متاخرین برای رعایت اختصار بایراد سه امر تعریف، موضوع و غایت از امور هشتگانه اختصار کرده اند»
علت دیگر این اکتفا شاید جامع بودن و یا ضروری بودن این سه نسبت به دیگر اصول است. مثلا مولف کتاب و انگیزه تدوین را میشود در تاریخچه علم بیان کرد و واقعا فهم مطالب آن علم ربطی به دانستن آن ندارد؛ لذا برخی از این موارد یا ضروری نیستند یا اینکه سه اصل تعریف و موضوع و غایت آنها را پوشش میدهد.
نویسنده : سیدمحمدباقر حسینی راد
تاریخ نگارش مقاله: 1403/02/13
دیدگاهتان را بنویسید