درس سی و ششم بدایه الحکمه : جوهر و عرض
درس سی و ششم بدایه الحکمه : جوهر و عرض
در این مرحله ما میخواهیم درباره مقولات عشر صحبت کنیم، مقولات عشر یا همان معقولات اولی، چیزهایی هستند که در خارج ما بازایی دارند که در خارج وجود دارد. بحث مقولات عشر در مورد اجناس عالیه ماهیت است؛ عالیه بودن این اجناس به این معناست که بالا دست این اجناس، دیگر جنسی نیست.
این اجناس عالیه را در قسیم اولیه به جوهر و عرض تقسیم میکنند.
تعریف جوهر
علامه در تعریف جوهر می فرمایند : «أن تكون بحيث إذا وجدت في الخارج- وجدت لا في موضوع مستغن عنها في وجوده- سواء وجدت لا في موضوع أصلا- كالجواهر العقلية القائمة بنفسها- أو وجدت في موضوع لا يستغني عنها في وجوده كالصور العنصرية المنطبعة في المادة المتقومة بها»بدایه صفحه 87
میفرمایند جوهر به عنوان اولین مقوله تعریفش این است که ماهیتی است که وقتی می خواهد موجود شود نیازی به موضوعی ندارد که آن موضوع نیازمند به آن باشد. یعنی جوهر میتواند موضوعی داشته باشد که به آن نیاز داشته باشد. یعنی این تعریف دو قسم از شامل میشود:
- ماهیاتی که موضوع ندارند اصلا مثل جواهر عقلیه که قائم به نفس هستند و اصلا نیاز به موضوع ندارند.
- ماهیاتی که وجودشان نیاز به موضوع دارد اما آن موضوع نیازمند به وجود این ماهیت هستند. مثل صور نوعیه که موضوعشان ماده است، اما ماده بی نیاز از صورت نیست. یعنی اینجا موضوعی که بی نیاز از آن ماهیت باشد نداریم.
تعریف عرض
علامه در تعریف عرض در بدایه میفرمایند: « أن تكون بحيث- إذا وجدت في الخارج وجدت في موضوع مستغن عنها- كماهية القرب و البعد بين الأجسام- و كالقيام و القعود و الاستقبال و الاستدبار من الإنسان-.»
عرض مقابل جوهر است یعنی از اجناس عالیه هر کدام جوهر نباشد عرض میشود. لذا تعریف عرض اینگونه میشود که عرض وجودش در خارج بگونه ای است که حتما نیازمند موضوعی است که آن موضوع نیازمند آن عرض نیست.
مثل نزدیکی و دوری بین اجسام و …
علامه در پایان حرف حسیون در وجود نداشتن جوهر در خارج را رد میکند به این صورت که با این حرف لازم میآید که همه اعراض جوهر باشند طبق تعریف؛ پس شما خواستید جوهر را منکر شوید ولی با این حال اعراض جوهر شدند.
علامه اعراض را نه مقوله میدانند یعنی جوهر خودش جنس است و معقول اولی، اما عرض را ایشان معقول ثانی میدانند لذا عرض جنس الاجناس نیست بلکه عرض عام در این مقولات تسعه عرضیه است. اینکه چرا جوهر جنس است ولی عرض جنس نیست و معقول ثانی است مورد اعتراض قرار گرفته که در کتب بالاتر درباره آن بحث خواهیم کرد.
علامه مقولات عرضیه را طبق بیان مشائون نه عدد میداند: کم، کیف، این، متی، وضع، جده، اضافه، ان یفعل و ان ینفعل، علامه میفرمایند مستند مشائون برای 9 عدد بودن مقولات عرضیه استقرا است.
در مقابل این ها بعضی قائل هستند مقولات عشر، در اصل چهارتاست به این صورت که جوهر، کم،کیف و نسبت. نسبت را شامل این، متی، وضع، جده، اضافه، ان یفعل و ان ینفعل میدانند. یعنی نسبت را جنس این هفت مقوله قرار داده است. اشکالش این است که نسبت معقول ثانی است نه اولی، لذا نمیتواند جنس باشد.
شیخ اشراق مقولات را پنج عدد میداند، یعنی جوهر، کم، کیف، نسبت و حرکت. همان اشکال نسبت به حرکت هم هست، لذا حرکت هم معقول ثانی است.
علامه میفرمایند بررسی این اقوال باعث طول بحث میشود و ما در ادامه کتاب بدایه الحکمه ملاک را مذهب مشائون قرار میدهیم و سیر بحث را طبق نظر این مذهب ادامه میدهیم.
نویسنده: سیدمحمدباقر حسینی راد
تاریخ: 1403/04/10
دیدگاهتان را بنویسید